واقعا هیچ وقت از اینکه دخترم ناراحت نبودم اما واقعا فهمیدم تو خانواده ی ما هرکی دختر باشه تباهه و اجازه هیچ چیز و هیچ کاری نداره تازمانی که ازدواج کنه و وقتی ازدواج کرد یک آدم مزخرف تر و محدود کننده تر از راه میاد و دختر از خونه باباش بیشتر محدود میکنه
تو خانواده ای هم چون خانواده ما دخترا اجازه کاری ندارن ولی دخترای دیگه که آزادن و هرکار دلشون بخواد میکنن میبینن براشون خیلی جذابه و مدام تو سر دخترا که ما باشیم میزنن
تو این خانواده ها مث یخ میمون واسه تو ذوقی ندارن کارهای تو به چشمشون نمیاد ولی دخترا و زنهای بقیه.
به هیچ توانایی دختراشون باور ندارن
فقط منتظرند دختر به سن ۲۰ یا بالاتر برسه و شوهرش بدند :/
دختر زاده شدن تو چنین خانواده هایی حرامه
همیشه فک میکردم چرا زن های فامیل پسری اند.
از هرچی مرد و پسر و فک وفامیل حالم بهم میخوره . دارم فک میکنم هرچقدرم بد باشیم تاوان این رفتارهایی ک با شده جبران نمیشه نمیشه نمیشه نمیشههههههه
+مرض داریم روزه میگیریم؟ ما گشنگی بکشیم چهار تا بیان غیبت کنن مارو هم شریک کنن چرا؟ چون راه فرار ندارم چون باید بشینم و چرنندیات بشنوم و شریک شم .
فردا دیگه روزه نمیگیرم
خداهم باید بفهمه که شریک جرم منه! تو چنین خانواده هایی توقع خوب بودن نداشته باشه.
درباره این سایت